با استفاده از این نسبتهای مالی، ریسک تجاری را محاسبه کنید

چهار نسبت مالی که ریسک تجاری شرکت را اندازه گیری می کنند

ریسک کسب و کار ، تغییرپذیری است که یک شرکت تجاری در طول زمان در درآمد خود تجربه می کند. بعضی از شرکت ها، مانند شرکت های کمپانی، در طول زمان الگوهای درآمد نسبتا پایدار دارند. آنها می توانند پیش بینی کنند که صورتحساب های مورد استفاده مشتریانشان در محدوده خاصی قرار دارند. سایر انواع شرکت های تجاری دارای تغییرات بیشتری در درآمد خود در طول زمان هستند. به عنوان مثال، تولید کنندگان خودرو را ببینید. این شرکتها بسیار وابسته به اقتصاد کشور هستند.

اگر اقتصاد در رکود باشد، افراد کمتری از اتومبیل های جدید خریداری می کنند و درآمد تولید کنندگان خودرو کاهش می یابد و برعکس. تولید کنندگان خودرو در معرض خطر بیشتری نسبت به شرکتهای ابزارهای برقی هستند.

راه دیگری برای فکر کردن در مورد ریسک کسب و کار، تقاضا برای یک محصول شرکت است. با استفاده از مثال تولید کننده خودرو، در یک رکود اقتصادی، مصرف کنندگان تقاضای زیاد برای محصولات شرکت ها ندارند. وقتی تقاضای محصول پایین است، باعث کاهش درآمد و افزایش ریسک کسب و کار می شود.

ریسک تجاری به هزینه ثابت شرکت وابسته است. هزینه های ثابت همیشه باید پرداخت شود بدون توجه به درآمد شرکت. بالاتر از سطح هزینه های ثابت شرکت، بالاتر از ریسک کسب و کار است.

چهار معیار مالی وجود دارد که صاحب کسب و کار و یا مدیر مالی می توانند برای محاسبه ریسک کسب و کار با یک شرکت استفاده کنند:

با استفاده از این چهار شاخص مالی، ریسک تجاری را محاسبه کنید

1. نسبت ریسک سهم

نسبت حاشیه سهم، حاشیه سهم به عنوان یک درصد از کل فروش است. حاشیه سهمیه به صورت فروش معادل مخارج متغیر محاسبه می شود. نسبت حاشیه سهم محاسبه می شود: Margin / Inclusion Margin / Sales = 1 - هزینه متغیر / فروش . اگر نسبت حاشیه سهم شرکت 20٪ باشد، افزایش 50،000 دلاری در فروش موجب افزایش سود 10،000 دلاری خواهد شد.

در این مثال حساسیت سود یا درآمد خالص را به هزینه ثابت می بینید.

2. نسبت اثر اهرم اثر (OLE)

شما با استفاده از نسبت اثر انگیزه اهرم عامل برای اندازه گیری مقدار درآمد تغییر خواهد کرد با توجه به تغییر درصد در حجم فروش. بیشتر دارایی های ثابت شرکت، بیشتر تغییر خواهد کرد. فرمول برای نسبت اثر اهرم عملیاتی عبارت است از: Margin Margin / Margin Operating Margin> اگر OLE برابر با 1 باشد، این بدان معنی است که شرکت هیچ هزینه ثابت ندارد. تمام هزینه ها متغیر هستند و تغییر 20٪ در حجم فروش به معنای تغییر 20٪ در درآمد است. هنگامی که هزینه های ثابت را به تصویر اضافه می کنید و OLE بالاتر از 1 قرار می گیرد، شرکت دارای اهرم عملیاتی است.

3. سهم مالی لایحه

به طور خلاصه، نسبت اهرم مالی ، میزان بدهی های اداره تجاری را که برای تأمین مالی عملیات خود استفاده می کنند اندازه گیری می کند. بدهی باعث ایجاد خطر اضطراری برای شرکت می شود اگر درآمد متفاوت باشد، زیرا بدهی باید خدماتی باشد. به عبارت دیگر، اگر یک شرکت با استفاده از مالیات بر بدهی ، از پرداخت بدهی ها صرف نظر از درآمد آنها سود کند. نسبت نفوذ مالی، که بر شرکت تجاری اثر می گذارد. ما همچنین می توانیم بگوییم که ریسک مالی شرکت تجاری را اندازه گیری می کند.

فرمول این است: اهرم مالی = درآمد عملیاتی / درآمد خالص. اگر نسبت 1.00 باشد، پس شرکت هیچ بدهی ندارد.

4. نسبت اهرم ترکیبی

اگر چه شرکت های تجاری اغلب اهرم های عملیاتی و اهرم مالی را به صورت جداگانه محاسبه می کنند، می توانند و باید تاثیر هر دو را بر شرکت محاسبه کنند. آنها می توانند از این نسبت برای نسبت استفاده از اهرم استفاده کنند. شما به سادگی با استفاده از نسبت سرمایه گذاری عملیاتی، که ریسک کسب و کار را اندازه گیری می کند، و نسبت نفوذ مالی، که ریسک مالی را اندازه گیری می کند، برای به دست آوردن اهرم ترکیبی، که کل ریسک را اندازه گیری می کند. این فرمول عبارت است از: نسبت اهرم ترکیبی = نسبت اهرم عملیاتی X نسبت مالی اهرم مالی. CLR بالاتر است، خطرناکتر از شرکت تجاری از نظر کسب و کار و چشم انداز ریسک مالی است. شما می توانید با نگاه کردن به نسبت فردی که نوع خطر برای شرکت بیشتر است.