دلایل غلط و حاشیه های مالی متفاوت هستند

گاهی اوقات سرمایه گذاران و حتی مدیران شرکت ها ممکن است حاشیه سود را خراب کنند . این یک فرض نادرست است. حاشیه سود ناخالص برای یک شرکت، همان ارزش سهام شرکت نیست.

مارجین ناخالص

حاشیه سود ناخالص - همچنین "حاشیه ناخالص" نامیده می شود - اندازه گیری کلی از کل سود در فروش است که یک شرکت می کند پس از کم کردن فقط آن هزینه ها که به طور مستقیم با تولید مرتبط است.

به این ترتیب، سودآوری کلی شرکت را نشان نمی دهد. در عوض، رابطه بین هزینه های تولید و درآمد کل فروش را تعیین می کند. حاشیه سود ناخالص در بیانیه سود شرکت به عنوان تفاوت بین درآمد فروش و هزینه کالاهای فروخته شده بیان می شود:

مارجین سود ناخالص = درآمد فروش کل - کل هزینه های مستقیم کالاهای فروخته شده

حد مشارکت، محدوده مشارکت

در حالی که حاشیه سود ناخالص سودآوری کلی یک شرکت را تعیین می کند، حاشیه ی سهم سود ناخالص سود یک محصول یا گروهی از محصولات ارائه شده توسط شرکت را نشان می دهد. حاشیه نهایی یک عکس گروهی است؛ حاشیه سهمیه عکس های شخصی هستند. حاشیه سود با در نظر گرفتن اولین درآمد حاصل از فروش یک کالای خاص محاسبه می شود، بعد از آن رقم تمام هزینه های تولید مستقیم مربوط به آن واحد را محاسبه می کند و سپس نتیجه را به صورت درآمد تقسیم می کند.

Margin Contribution = (درآمد حاصل از فروش یک مورد - هزینه تولید برای محصول) ÷ درآمد حاصل از فروش مورد

حاشیه سهم شما چقدر است که چقدر سود یک محصول در یک خط محصول در مقایسه با دیگری است. حاشیه سهمیه یک عکس فوری است که نزدیک است.

مزایای محاسبات حاشیه سهم نسبتا ساده است: اگر حاشیه سهمیه مورد، که به عنوان درصد سودآوری تعیین شده، پایین ترین قیمت را در خط تولید شرکت داشته باشد، بنگاه می تواند مسائل مربوط به محصول خاص را با افزایش قیمت آن یا کاهش در هر راه ممکن هزینه های متغیر تولید آیتم و یا، در صورت لزوم، جایگزینی آن محصول با محصول دیگری با پتانسیل بیشتری برای سود.

مزیت مارجین ناخالص و حاشیه کمک

بسیاری از سالها پیش، نیویورکر یک کارتون پر زرق و برق داشت که یک مدیر اجرایی در خط تولید هواپیما با سرپرستش صحبت می کرد، مایه نگرانی بود که او نمی تواند تنگنا را پیدا کند که تولید را به تأخیر انداخته و هزینه های هواپیما را افزایش دهد.

بالاتر از او، در یک گنبد که ما می بینیم (اما آن را نمی کند)، تقریبی از شکل در مادر "ویستلر است." پشت او یک شمع عظیمی از صندلی های صندلی هواپیما است. در پیش زمینه ما شاهد او در فرآیند با یک دست کت و شلوار با یک دست کت و شلوار است. مارجین ناخالص شرکت هواپیمایی نشان دهنده کاهش کلی سودآوری است. حاشیه ی مشارکت به ما می گوید که در مورد کجا و چگونه مشکل ایجاد می شود.

خط پایین

هر دو نسبت مالی به ما اطلاعات مفیدی در مورد یک شرکت ارائه می دهند.

مارجین ناخالص، به طور کلی، توانایی شرکت را برای به دست آوردن محصولات سودآور به بازار ارزیابی می کند - برای مثال، اطلاعات ضروری برای ارزیابی یک شرکت برای سرمایه گذاری. مارجین مشارکت می کند و به یک شرکت اجازه می دهد تا به طور انتقادی از سودآوری محصولات فردی، به ویژه در رابطه با دیگران در خط تولید شرکت، ارزیابی کند.

با این حال، هیچ یک از این نسبت ها برای ارزیابی قابلیت حیاتی مالی شرکت به طور کلی طراحی نشده است. از هر دو نسبت غیرقابل پرداخت هزینه های ثابت شرکت است - از جمله هزینه های مربوط به کارکنان و کارکنان دستمزد و سایر هزینه های مربوط به کارخانه فیزیکی آن.

دو شرکت می توانند نسبت حاشیه سود ناخالص و نسبت سود را داشته باشند، اما اگر مدیران یک شرکت هزینه های بالا و مزایایی را به دست آورند و هزینه های فیزیکی کارخانه این شرکت نیز بالا است، احتمالا موفق تر از شرکت دیگری است که موفق به نگهداری ثابت هزینه کم است