محاسبه هزینه های درآمد ذخیره شده

درآمد ناخالص بخشی از درآمد شرکت تجاری است که به عنوان سود سهام به سهامداران معمول پرداخت نمی شود. آنها به جای ساختار سرمايه شرکت، به شرکت برای رشد و استفاده می پردازند. محاسبه هزینه حفظ این درآمد به طور معمول با به طور میانگین نتایج سه محاسبات جداگانه انجام می شود.

سود متعلق به سهام، به دلیل اینکه آنها متعلق به سهامداران هستند، به طور موثر سرمایه گذاری بیشتر در شرکت از طرف سهامداران است.

هزینۀ این درآمد های ذخیره شده، سهامداران بازگشت باید از سرمایه گذاری خود انتظار داشته باشند. این به عنوان هزینه فرصت اشاره شده است، زیرا سهامداران فورا فرصتی را برای سرمایه گذاری این پول برای بازگشت در جای دیگر به منظور اجازه دادن به شرکت برای ساخت سرمایه.

درآمد ناخالص یکی از چهار منبع مستقیم سرمایه برای یک شرکت تجاری می باشد. دیگران عبارتند از بدهی سرمایه ، سهام ارجح و سهام جدید.

برآورد هزینه درآمد های ذخیره شده، از محاسبه هزینه بدهی یا هزینه سهام ترجیحی، دشوارتر است. بدهی و سهام ترجیحی تعهدات قراردادی هستند و به راحتی هزینه ها را تعیین می کنند. درآمد ناخالصی متفاوت است، اما برای تقریب هزینه های آن، سه روش معمول استفاده می شود.

روش جریان نقدی تخفیف (DCF)

سرمایه گذاران خرید سهام انتظار دارند که دو نوع بازده از آن سهام - سود سهام و سود سرمایه را دریافت کنند. سود سهام بازدهی است که شرکت ها به صورت سه ماهه به سرمایه گذاران پرداخت می کنند و سود سرمایه، معمولا بازده ترجیحی برای اکثر سرمایه گذاران، تفاوت بین سرمایه گذاران برای سهام و قیمت است که می توانند آن را به فروش برسانند.

از این متغیرها می توانید هزینه های درآمد های ذخیره شده را با استفاده از روش جریان نقدی تخمین شده محاسبه هزینه درآمد های ناپایدار محاسبه کنید. برای انجام این کار، از قیمت سهام، سود سهام پرداخت شده و سود سرمایه استفاده کنید، همچنین نرخ رشد سود سهام پرداخت می شود که توسط سهام پرداخت می شود.

نرخ رشد متوسط، سال به سال رشد سود سهام است.

با استفاده از این اطلاعات، هزینه درآمد های ناپایدار را با این فرمول محاسبه کنید:

{{آخرین سود سالانه x (نرخ رشد 1+)] / قیمت سهام} + نرخ رشد

برای مثال، اگر آخرین سود سالیانه شما 1 دلار باشد، نرخ رشد 8 درصد است و هزینه سهام 30 دلار است، فرمول شما به صورت زیر است: {[$ 1 x (1 + 0.08)] / $ 30} + 0.08. به عبارت دیگر، شما برای اولین بار $ 1 (سود سهام) را 1+ 0.08 (1 + نرخ رشد از 8 درصد). این به شما می دهد 1.08، که شما را به 30 دلار (قیمت سهام) تقسیم، به شما دادن 0.036. سپس این تعداد را به 0.08 (نرخ رشد) اضافه کنید تا 0.116 یا 11.6 درصد دریافت کنید.

مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه (CAPM)

این یک مدل مالی ساده است که نیاز به سه بخش اطلاعات برای کمک به تعیین میزان مورد نیاز بازده سهام دارد یا اینکه چه مقدار سهام باید برای توجیه خطر آن سود ببرد.

با استفاده از این اطلاعات، نرخ مورد نیاز را با این فرمول محاسبه کنید:

نرخ بازگشت مورد نیاز = نرخ بدون ریسک + Beta x (نرخ بازده بازار - نرخ بدون ریسک)

برای مثال، اگر میزان ریسک شما 2 درصد باشد، بتا شما 1.5 است و نرخ بازده مورد انتظار شما در بازار 8 درصد است، فرمول شما 2 + 1.5 برابر (8 - 2) می باشد. این به شما یک پاسخ از 11 می دهد که به معنی هزینه ی درآمدی که باقی مانده است 11 درصد است.

Bond yield plus risk premium method

این یک روش ساده برای تخمین هزینه های کاف است.

نرخ بهره بر روی اوراق قرضه شرکت را بپردازید و به نرخ بهره اوراق قرضه، حق بیمه ریسک معمولا 3 تا 5 درصد، بر اساس قضاوت خطرپذیری شرکت، اضافه کنید.

به عنوان مثال، اگر نرخ بهره 6 درصد باشد و حق بیمه ریسک 4 درصد باشد، شما فقط می توانید آنها را برای 10 درصد اضافه کنید.

میانگین سه روش

هر یک از سه روش می تواند تقریبی هزینه های درآمد های ذخیره شده را فراهم کند، اما برای گرفتن دقیق ترین عدد، تمام سه روش را محاسبه می کند و از میانگین آنها استفاده می کند. مثالهای ارائه شده به پاسخ 11.6 درصد، 11 درصد و 10 درصد رسید. میانگین این سه رقم 10.86 درصد است. این هزینه هزینه های صرف شده برای یک شرکت با ارقام ارائه شده در نمونه ها می باشد.