هزینه آژانس برای کسب و کار چیست؟

نگاهی به مشکل آژانس بین سهامداران و مدیران

هزینه های آژانس هزینه مخالفت بین سهامداران و مدیران کسب و کار است که ممکن است در مورد اقداماتی که برای کسب و کار مناسب هستند موافقت نکند. یک هزینه ذاتی برای این اختلاف نظر وجود دارد و منجر به آن شده است که "مشکل سازمان" نامیده می شود.

مشکل آژانس در یک شرکت

مشکل هزینه عامل اصلی، پیچیده است و معمولا برای حل بیشتر نیاز به انگیزه های مالی دارد. در اصل، مشکل آژانس زمانی اتفاق می افتد که سهامداران می خواهند مدیریت یک دوره اقدامات شرکتی را دنبال کند تا بتواند ثروت سهامداران را به حداکثر برساند و مدیران - اغلب هیئت مدیره و مدیران C-suite مانند مدیرعامل، رئیس جمهور و مدیر عامل اجرایی - - میخواهید یک دوره دیگر را دنبال کنید، یکی که ممکن است به خصوص برای این مدیران مفید باشد.

این اختلاف برای فهم هزینه های سازمان بسیار مهم است. سرمایه گذاران فقط می خواهند سهام شرکت های خود را در پرتفوی خود نگه دارند تا ثروت سهامداران را به حداکثر برسانند. اگر سرمایه گذاران فکر کنند که بین مدیریت و سهامداران یک شرکت در یک شرکت وجود دارد، آنها احتمالا از داشتن سهام این شرکت خجالت می کشند. در نهایت، این منفی بر قیمت سهام شرکت تاثیر می گذارد.

مشکل آژانس در جامعه ما فراگیر است. این نه تنها در کسب و کار مشهود است؛ این نیز در باشگاه ها، سازمان های دولتی، کلیساها و بسیاری دیگر از سازمان ها وجود دارد هر زمان که مدیران و صاحبان آنها یکسان نیستند.

اهداف مدیریت در مقابل اهداف سهامداران

در شرکت های بسیار بزرگ، مالکیت این شرکت در میان هزاران سهامدار گسترش یافته است. این معمولا در این نوع شرکت است که مشکل آژانس شدیدتر است، زیرا مدیران ممکن است متوجه شوند که تعهد تمام وقتشان به مدیریت - و اغلب دانش بهتر خود را از اینکه چگونه این شرکت کار می کند - به این معنی است که اهداف، سیاستها و پیاده سازی آنها اولویت بیش از اهداف بسیاری از سهامداران فردی است که هر کدام از آنها فقط یک علاقه کوچک مالی دارند و دانش محدودی از نحوه انجام این شرکت می دهد.

مشکل آژانس، زمانی که اهداف مدیریت منافع مدیریت را بهای ثروت سهامداران به حداکثر می رسانند، حادتر می شود. به عنوان مثال، مدیریت ممکن است پروژه هایی را که به کسب و کار سودمند است، برساند، زیرا اگر یک پروژه نتواند، مشاغل مدیریتی از بین می روند. سهامداران می توانند این ریسک را قبول کنند، زیرا اگر پروژه ها موفق شوند، ثروت سهامداران به حداکثر می رسد.

اهداف مدیریتی دیگر ممکن است افزایش مزایای کارکنان یا در جذب سرمایه باشد که باعث افزایش اندازه شرکت در امید به این امر می شود که تسلط شرکت در بازار آن امنیت شغلی خود را بهبود بخشد. سهامداران ممکن است بخواهند مزایای کارکنان را محدود کنند تا هزینه ها را پایین نگه دارند و سود خود را حفظ کنند و یا نمی خواهند شرکت را به خرید پول نقد بپردازند، بلکه پول را به عنوان سود سهام توزیع می کنند.

این اهداف مدیریتی و اهداف سهامدار چقدر اهمیت دارد؟

ممکن است که در بسیاری از شرکتها، اهداف مدیریتی و سهامداران حداقل تا حدی با هم همخوانی داشته باشند. سهامداران می توانند این هم ترازی را با تعهد جبران مدیریت به عملکرد شرکت تقویت کنند. اگر هدف به دست آوردن حداکثر ثروت سهامداران رسیده باشد، جبران خسارت های مدیریتی نیز به حداکثر می رسد. سهامداران همچنین ممکن است سهام سهام به مدیران زیر قیمت بازار ارائه، اما نیاز به مدیریت در شرکت برای چندین سال قبل قبل از فروش سهام می باشد.

با توجه به قدرت این و سایر انگیزه های مشابه، اهداف مدیریتی و سهامداران می توانند به یک درجه برسند و مشکل سازمان ممکن است کاهش یابد.

هزینه های آژانس اجتناب ناپذیر

کار با مشکل آژانس هرگز آزاد نیست - هزینه های آژانس مربوط به مقابله با مشکل آژانس وجود دارد.

هزینه های این آژانس معمولا تحت دسته های هزینه های عملیاتی قرار می گیرند.

به عنوان مثال، مدیران شرکت، هنگام مسافرت، ممکن است خود را در یکی از گران ترین هتل های موجود در هتل جستجو کنند و یا ممکن است مرتب سازی برترین دفاتر اجرایی را مرتب کنند. این اقدامات هزینه های عملیاتی را افزایش می دهد بدون هیچ مزایایی برای سهامداران. هزینه های مرتبط با مدیران نظارت در رابطه با این نوع هزینه های شخصی هزینه های آژانس است.

تکنیک های نظارت شامل روش های حسابداری مناسب و ایجاد بودجه هایی هستند که محدودیت های هزینه ها را تعیین می کنند. متاسفانه، تمام هزینه های سازمان را نمی توان حذف کرد. هزینه های نظارت بخش مهمی از هزینه های عملیاتی شرکت است. در برخی موارد، آنها ممکن است در واقع هزینه های آژانس را بالا ببرند.