مراحل ساخت یک نام تجاری قوی

مشتریان برند شما را در راه های مختلفی تجربه می کنند: محصولات، بسته بندی، قیمت، بازاریابی، پرسنل فروش و غیره. هر یک از این مخاطبین یا نقطه های ارتباطی، برداشت مشتری از نام تجاری را شکل می دهد. برخی از این نقطه های ارتباطی واضح است، مانند عملکرد محصول و تعاملات یک به یک مشتری. سایر نقاط لمس، مانند کتابچه راهنمای محصول، اعلامیه ماهانه یا پشتیبانی پس از فروش، ممکن است در اثرات نام تجاری آنها ظریف باشد.

تصویر نام تجاری شما انتظارات را ایجاد می کند. این تعریف می کند که چه کسی هستید، چگونه کار می کنید و اینکه چگونه از رقبای خود متفاوت هستید. در اصل، تصویر برند شما یک قول است - وعده ای که باید حفظ شود.

اگر برند شما وعدهی را ایجاد کنید، پس تجربه مشتری این وعده است. تجربه مشتری نمی تواند به شانس منتهی شود. این باید به طور فعال طراحی و کنترل شود به طوری که تصویر نام تجاری شما را افزایش دهد. این باید به طور مداوم وعده نام تجاری در هر نقطه تماس مشتری را تقویت کند یا ارزش نام تجاری خود را در معرض خطر است.

در اینجا پنج مرحله آسان برای ساخت یک نام تجاری قوی و یک تجربه مشتری بهینه شده وجود دارد:

1. دلایل دلخواه خود را شناسایی کنید.

اگر مشتریان شما آن را باور نکنند، وعده های نام تجاری شما بی اهمیت است. بنابراین، وعده های شما باید از دلایل اعتماد به نفس حمایت شود. این به طور خودکار ماده را به وعده اضافه می کند و انتظارات خاصی را برای مشتری تعیین می کند.

به عنوان مثال، یک تولید کننده خودرو، مشتریان بالقوه را وعده می دهد که خودرو XYZ یک انتخاب هوشمند برای راننده های جدی است. چه چیزی را انتخاب هوشمندانه می کند؟ چرا مشتری این وعده را باور دارد؟

برای مقابله با این سوال به طور موثر، تولید کننده می تواند قول خود را با دو دلیل به باور - عملکرد ورزشی و ایمنی قاب.

این دو دلیل، اساسا، "انتخاب هوشمند" را تعریف می کنند و به وضوح انتظارات مشتری را تعیین می کنند. آنها همچنین جهت هدایت شرکت را برای طراحی تجربه مشتری از طریق نقاط ارتباطی مشتریان ملموس مانند ویژگی های طراحی خودرو، کمپین های تبلیغاتی، رویکرد فروش فروش و فعالیت های خدمات رسانی مشتری، ارائه می دهند.

2. شناسایی نقطه تماس مشتری

هر گام فردی در فرایند کسب و کار شما شامل تعدادی از نقطه های ارتباطی می شود زمانی که مشتری با مارک شما تماس می گیرد. هدف نهایی شما این است که هر نقطه تماس را تقویت و تحقق وعده های بازار خود را.

از طریق پروسه های تجاری خود پیروی کنید. چگونه تقاضای مشتری را تولید می کنید؟ چگونه محصولات فروخته می شود؟ چگونه مشتریان شما از محصولات شما استفاده می کنند؟ چگونه از خدمات پس از فروش پشتیبانی می کنید؟

این ردیابی جامع از فرایندهای بازاریابی، فروش و خدمات شما به شما امکان می دهد یک نقشه تماس مستقیم با نقطه دلخواه ایجاد کنید که تجربه مشتریان خود را با نام تجاری خود تعریف می کند.

3. تعیین عوامل موثرترین نقطه تماس.

تمام نقاط لمس برابر نیستند. بعضی ها به طور طبیعی نقش تعیین کننده ای در تعیین کلی تجربه مشتری شرکت شما ایفا خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر محصول شما بستنی باشد، طعم معمولا از طراحی بسته مهم تر است .

هر دو نقطه تماس هستند، اما هر کدام تأثیر متفاوتی بر تجارب مشتریان خود دارند.

برای تعیین نقاط ارتباطی که تجربه کلی مشتریان خود را مدیریت می کنند، سازمان شما می تواند از طیف وسیعی از تکنیک های مختلف از تحقیقات کمی به دانش سازمانی استفاده کند. روشهای استفاده شما بستگی به پیچیدگی محصولات، فرایندهای تجاری و پایگاه دانش موجود شما خواهد داشت.

4. تجربه بهینه را طراحی کنید.

هنگامی که سه مرحله فوق را برای ساخت یک نام تجاری تکمیل کرده اید، باید بتوانید تجربه مشتری بهینه خود را طراحی کنید.

در اینجا این است که چگونه:

تعیین کنید که چگونه هر یک از دلایلی را که در هر نقطه Touchpoint اصلی وجود دارد، بیان کنید. به عنوان مثال، چگونه می توان عملکرد ورزشی (دلایل باورنکردنی) را در طراحی محصول، نمایندگی، و کمپین های بازاریابی (نقاط ارتباطی با نفوذ) تقویت کنید؟

5. سازمان را به طور مداوم برای به دست آوردن تجربه بهینه هماهنگ کنید.

یک رویکرد جامع برای هماهنگ ساختن سازمان شما به طور مداوم در ارائه تجربه بهینه ضروری است. شناسایی افراد، فرآیندها و ابزارهایی که هر نقطه Touchpoint را در اختیار دارند.

از کارکنانی که تماس مستقیم با مشتریان خود دارند، نگاه کنید. تأثیر کارکنان پشت صحنه کمتر آشکار است، اما کمتر اهمیت دارد. به طور مشابه، تأثیر فرآیندهای گردش کار و ابزارها (به عنوان مثال سیستم های فن آوری) بر تجربه مشتری ممکن است کمتر بصری باشد، اما برای تحویل سازگاری بسیار مهم است.

مشخص کنید که کدام فعالیت با تجربه مشتری پیش بینی شده شما منطبق نیست. تعیین چگونگی برخورد با آنها به طوری که این اجزا بتوانند به ترتیب به ارمغان بیاورند.

کلمه نهایی

هر محصول یا خدماتی که به بازار عرضه می کنید تجربه مشتری را تجربه می کند. آیا این تجربه ای است که قصد دارید؟ آیا این تجربه وعدهایی را که به بازار ارائه کرده اید برآورده می کند؟

با شناسایی افراد، فرایندها و ابزارهایی که تجربه مشتری شما را در اختیار شما می گذارد، می توانید به طور فعال و منحصر به فرد و بهینه سازی شده خود را طراحی و کنترل کنید. نام تجاری وعده داده شده به بازار به روز و روز در سراسر هر نقطه تماس مشتری اصلی، ایجاد یک نام تجاری قوی است.