سرمايه خالص کاري و چگونگي محاسبه آن چيست؟

سرمايه خالص کار

سرمايه خالص سرمايه يک معيار مالي است که صاحب کسب و کار بايد به منظور کمک به اندازه گيري نقدينگي و وضعيت نقدينگي عمليات کسب و کار استفاده کند. این مجموع تمام دارایی های فعلی و بدهی های فعلی است. این اندازه گیری از نقدینگی کوتاه مدت یک کسب و کار است و همچنین می تواند توانایی مدیریت شرکت را برای استفاده از دارایی ها به روش کارآمد نشان دهد.

سرمايه سرمايه خالص نيز ميتواند براي تعيين يک شرکت استفاده شود تا بتواند به سرعت رشد کند.

اگر کسب و کار دارایی های قابل توجهی در ذخایر خود داشته باشد، ممکن است به اندازه کافی برای اندازه گیری کسب و کار و نه به سرعت باشد. از سوی دیگر، اگر کسب و کار در ذخایر نقدی بسیار کمی داشته باشد، بسیار ناچیز است که این شرکت دارای منابع برای سرعت بخشیدن به مقیاس است.

این یک معیار مهم برای مدیریت، فروشندگان و اعتباردهندگان عمومی است، زیرا نشان دهنده کوتاه مدت نقدشوندگی و توانایی شرکت در پرداخت بدهی های فعلی خود با دارایی های فعلی است.

معیارهای سرمایه کار خالص مستقیما مربوط به نسبت سرمایه فعلی یا سرمایه ای است که به اصطلاح نامیده می شود، زیرا اگر یک شرکت به عنوان دارایی کوتاه مدت تر از بدهی ها، بتواند "کار" کند. نسبت فعلی یک نسبت نقدینگی و بهره وری است که توانایی شرکت را در پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود با دارایی های فعلی خود می سنجد. اگر به محاسبه نسبت فعلی نگاه کنید، می بینید که برای محاسبه سرمايه خالص سرمايه از همان داده های ترازنامه استفاده می کنید.

محاسبه سرمايه خالص کاري

در اینجا محاسبه برای سرمایه خالص کارآمد است: دارایی های جاری - بدهی های فعلی = سرمایه خالص کار.

اگر یک شرکت تجاری دارای دارایی های فعلی 200 دلار و بدهی های فعلی از 100 دلار باشد، پس:

این شرکت می تواند تعهدات کوتاه مدت خود را پرداخت کند و همچنان 100 دلار به عنوان یک صندوق نقدینگی یا عملیات نقدینگی باقی مانده است. این دو برابر دارایی های فعلی (200 دلار) به عنوان بدهی های فعلی (100 دلار) است.

این را با نسبت فعلی مقایسه کنید. اگر نسبت کنونی برای این مثال را محاسبه کنید، از فرمول نسبت فعلی استفاده می کنید:

شما می توانید رابطه بین دو معیار مالی را مشاهده کنید.

نمونه هایی از سرمایه خالص کار

البته تغییرات در هر دو دارایی یا بدهی باعث تغییر در سرمایه خالص گردش مالی خواهد شد، مگر اینکه آنها برابر باشند. برای مثال:

اگر یک صاحب کسب و کار 10،000 دلار اضافی در شرکت خود سرمایه گذاری کند، دارایی ها به 10،000 دلار افزایش می یابد، اما بدهی های فعلی افزایش نمی یابد. بنابراين، سرمايه گذاري سرمايه گذاري 10 هزار دلار افزايش مي يابد.

اگر همان شرکت قرض دهی 10000 دلار و موافقت آن را به مدت 90 روز پرداخت کند، سرمایه کارکردی افزایش نخواهد یافت، زیرا دارایی ها و بدهی ها به 10 هزار دلار افزایش یافته است.

باید همان شرکت 10،000 دلار را در موجودی سرمایه گذاری کند، سرمایه کاری تغییر نخواهد کرد؛ زیرا پول نقد به 10،000 دلار کاهش یافته است، اما دارایی ها با 10،000 دلار افزایش یافته است.

همان شرکت یک محصول را برای 1000 دلار فروخت، که در موجودی با قیمت 500 دلار است.

سرمايه سرمايه گذاري به ميزان 500 دلار افزايش مي يابد، زيرا سپرده ها يا پول نقد، به 1000 دلار افزايش يافته و موجودي به 500 دلار كاهش يافته است.

این شرکت از 1000 دلار برای خرید تجهیزات استفاده می کند. این باعث می شود که سرمایه کارکنان کاهش یابد زیرا دارایی نقدی کاهش می یابد.

مدیریت نقدی و مدیریت نقدینگی عامل برای بقاء شرکت تجاری مهم است. یک شرکت می تواند سود ایجاد کند، اما اگر آنها با موقعیت نقدی خود مشکل داشته باشند، آنها زنده نخواهند ماند. به همین دلیل مهم است که صاحب کسب و کار از تمام معیارهای مالی و اقدامات موجود برای مدیریت نقدینگی و نقدینگی استفاده کند.