تفاوت بین مارجین ناخالص و درآمد ناخالص چیست؟

همانطور که من با خرده فروشان کار می کنم، من یک روند را در نظر می گیرم که در آن اصطلاح مارجین ناخالص و سود ناخالص به طور تعویض استفاده می شوند اما اصطلاحات قابل تعویض نیستند. در حالی که آنها اندازه گیری معیارهای مشابه هستند، حاشیه ناخالص، اندازه٪ (یا $) مقایسه قیمت محصول با قیمت فروش آن را اندازه گیری می کند. در حالی که درآمد ناخالص،٪ (یا $) سود حاصل از فروش محصول را اندازه گیری می کند.

اولا باید بدانید که هر دو از این شرایط می توانند به صورت یک مقدار یا یک درصد محاسبه شوند.

در حقیقت، زمانی که من برای یک شرکت خرده فروشی یک شرکت COO بودم، من به مارجین ناخالص در هر دو $ و٪ نگاه کردم. دلیل این امر این بود که بسیاری از محصولات حاشیه زیادی داشتند، اما قیمت فروش بسیار پایین بود، اما واقعیات تولید شده برای اجرای کسب و کار خیلی زیاد نبود. به عبارت دیگر، من می توانم خیلی هیجان زده می بینم حاشیه 65٪ در لوازم جانبی، اما لوازم جانبی تنها 10٪ از کل فروش در فروشگاه ها. بنابراین هیجان انگیز است برای دیدن این حاشیه های بالا، اما می تواند گمراه کننده باشد.

سود ناخالص

سود ناخالص کل فروش معادل هزینه تولید درآمد است. به عبارت دیگر، درآمد ناخالص فروش معادل هزینه کالاهای فروخته شده است. این به شما می گوید که اگر هزینه های دیگر مانند حقوق و دستمزد، اجاره، خدمات و غیره را پرداخت نکرده اید، چقدر پولی می گیرید

فروش - COGS (هزینه کالاها فروخته شده = درآمد ناخالص $

قوانین GAAP به این معنی است که سود ناخالصی شکسته شود و به طور واضح در تمام اظهارات P & L برچسب زده شود، بنابراین این یکی است که شما می خواهید بدانید.

مارجین ناخالص

مارجين ناخالص، محاسبه سود ناخالص از بالا تقسيم بر کل فروش است. بنابراین، اگر فروشگاه شما 500،000 دلار در فروش داشته باشد و 250،000 دلار در سود خالص داشته باشد، پس از آن 50٪ سود (250،000 دلار / 500،000 دلار) دارید.

(سود ناخالص / فروش) x 100 = مارجين ناخالص٪

یکی از اجزای اصلی این معاینه سلامت یک فروشگاه است.

به عنوان مثال، اگر فروشگاه A و B فروش مشابهی داشته باشند، اما مارجین فروشگاه A A 50٪ است و سود ناخالص فروشگاه B 55٪ است، که فروشگاه بهتر است؟ سوال انحرافی. در رابطه با کارایی با موجودی، فروشگاه B برنده است. اما فروشگاه B می تواند هزینه های بالادستی بالاتری داشته باشد و یا کارکنان خود را 2 دلار بیشتر در هر ساعت از فروشگاه A بپردازد، هرچند که در حاشیه سود ناخالص 5٪ بیشتر بود، اما سود خالص سالی را هم همین طور.

حالا که آخرین بخش ممکن است گیج کننده باشد، اما این نیست. اگر من تلویزیون ها را فروش می دهم و من حاشیه سود 30٪ و رقیب من در حال فروش تلویزیون است، اما منافع ناخالص 40٪ این بدان معنی است که من چیزی اشتباه انجام می دهم؟ احتمالا چیزی که مهم است این است که در اینجا این است که شما دارای مارجین ناخالص٪ برای ارتباط هم هستید، شما را متوقف می کند و آنچه را انجام داده اید بررسی می کند، آیا این کار را انجام نمی دهد؟

یک فروشگاه می تواند حاشیه نهایی بالا داشته باشد، اما درآمد کم است. یا مزایای ناخالص پایین، اما درآمد بالا. در هر صورت، ریاضی می تواند در P & L مشابه باشد. هر زمان که به یک وام یا خط اعتباری بروید، هر دو از این شماره ها برای بانک مهم هستند. آنها قادر خواهند بود به سرعت اگر بخواهند وام شما را براساس سود ناخالص خود و سود ناخالص بازپرداخت کنند، قادر خواهند بود به سرعت به آنها بپردازند.

نکته آخر، بزرگترین ضربه گیر بر حسب ناخالص در فروشگاه شما بازاریابی شماست. من تا به حال خرده فروشان زیادی را به من گفته بودم که آخر هفته به چه اندازه عالی بود زیرا آنها یک رویداد فروش بزرگ داشتند. اما، این فقط به این معنی است که آنها یک دسته از حاشیه را خراب می کنند. برای مثال، دو فروشگاه زیر را مقایسه کنید:

حراجی مارجین ناخالص سود ناخالص
10،000 دلار 30٪ 3000 دلار
7000 دلار 50٪ 3،500 دلار

آنچه در اینجا نشان داده شده است این است که دلار اضافی $ 3،000 برای فروش آخر هفته سود ناخالصی کمتر از همان دوره یک هفته پیش را در زمان فروش نداشت. بنابراین، در حالی که حجم فروش بیشتر ما هیجان زده می شود، وقتی که به بازاریابی می آید، با قیمت می آید.

یک یادداشت دیگر، اکثر حسابداران به سود خالص خالص نگاه خواهند کرد، که مربوط به کل مبلغ سود سود شما پس از پرداخت تمام هزینه ها است. باز هم، بسیاری از خرده فروشان می توانند بسیار سودآور باشند، اما خود را به اجاره بد یا عدم کنترل هزینه ها می رسانند.

بنابراین خردهفروشی می تواند بهترین حاشیه در جهان داشته باشد، اما شما همچنین باید بدانید که چگونه هزینه های مدیریت را به موفقیت برسانید. پس از همه، در خرده فروشی، پول نقد پادشاه است!