چرا شما نیاز به تعریف سیاست را بخوانید

اکثر بیمه نامه ها حاوی بخش تعاریف هستند. این بخش اغلب در پایان فرم سیاست به نظر می رسد، جایی که آسان نادیده گرفتن آن است. با این حال، تعاریف بخش مهمی از یک قرارداد بیمه هستند. آنها معنی اصطلاحات کلیدی در سیاست را ایجاد می کنند.

شناسایی شرایط تعریف شده

در بیشتر فرم های سیاست، اصطلاحات تعریف شده به نحوی برجسته شده اند، مانند متن های پررنگ یا کج. ایزو بر عبارتی تعریف شده توسط نشان دادن آنها در علامت نقل قول تأکید دارد.

صرف نظر از روش مورد استفاده برای تشخیص آنها، تمام کلمات برجسته باید در بخش تعاریف سیاست ذکر شده باشد.

سیاست هایی که پوشش های متعددی را ارائه می دهند اغلب دارای بیش از یک بخش تعریف هستند. به عنوان مثال، فرض کنید شما یک سیاست بسته را که شامل مسئولیت عمومی و پوشش ملک تجاری است خریداری کرده اید . سياست شما احتمالا حاوی دو مجموعه تعاریف است، یکی که برای پوشش مسئولیت و دیگری برای پوشش ملک استفاده می شود. سياست شما ممکن است حاوی مجموعه ای از تعاریف مشترک باشد که برای هر دو پوشش استفاده می شود.

بیشتر کلمات یا عباراتی که در این سیاست تعریف شده است می توانند در بخش تعریف ها یافت شوند. با این وجود برخی ممکن است در سایر قسمت های سیاست ظاهر شوند. این ها می توانند به آسانی از دست بروند. به عنوان مثال، سیاست مسئولیت کلی شرکت ایزو کلمه شما را تعریف می کند. این اصطلاح به معنای بیمه نامیده می شود . شما در آغاز سیاست (در بند دو در صفحه اول) تعریف شده است.

از آنجا که شما در علامت نقل قول نشان داده نمی شود، در تعاریف مسئولیت کلی نمایش داده نمی شود.

هدف تعاریف

بیمه گران تعاریف را برای مشخص کردن معنی شرایط خاص استفاده می کنند. به طور معمول، بیمه گران یک کلمه یا عبارت را تعریف می کنند تا محدوده آن محدود شود. هدف این است که از سیاست گذاران (و دادگاه ها) از اصطلاحات گسترده تر از آنچه در نظر گرفته شده است، جلوگیری شود.

برای مثال، استاندارد مسئولیت استاندارد ISO شامل دو نوع وسایل نقلیه، وسایل نقلیه و تجهیزات تلفن همراه است . سیاست های مسئولیتی شامل ادعاهای ناشی از حوادث ناشی از عملیات تجهیزات موبایل، مانند لیفتراک و اسکواش. آنها ادعاهای ناشی از تصادفات ناشی از عملیات خودرو را رد می کنند. سیاست ها شرایط خودرو و وسایل نقلیه را تعریف می کنند تا خودروهای محروم از آنهایی که پوشش داده شده اند را تشخیص دهند.

یک بیمه گر ممکن است یک تعریف را به یک سیاست برای حذف اختلاف بر سر معنای کلمه یا عبارت اضافه کند. برای مثال، قبل از سال 1998، سیاست استاندارد مسئولیت ایزو اصطلاح تبلیغات را تعریف نمی کرد . اختلافات زیادی بین بیمه گران و بیمه گذاران در مورد انواع فعالیت هایی که تحت پوشش آسیب تبلیغاتی قرار گرفته اند، ایجاد شد . برای رسیدگی به این مشکل، ایزو یک تعریف از کلمه تبلیغ را به این سیاست اضافه کرد.

بعضی از تعاریف برای مشخص کردن حذف خط مشی طراحی شده اند. به عنوان مثال، سیاست مالکیت تجاری ایزو از دست دادن یا آسیب ناشی از فوران آتشفشانی جلوگیری می کند. محرومیت شامل استثنایی است که باعث تلفات توسط فعالیت آتشفشانی می شود. از آنجا که بسیاری از بیمه گذاران با اصطلاح آتشفشانی نا آشنا هستند، در تعریف تعریف شده است.

این اصطلاح در بخش تعاریف املاک ظاهر نمی شود.

مثال دیگری از یک اصطلاح تعریف شده در محرومیت، اطلاعات الکترونیکی است . این اصطلاح در سیاست مسئولیت ایزو تعریف شده است، اما در تعریف های سیاست ظاهر نمی شود. در عوض، معنی آن در محرومیت داده های الکترونیکی تحت جرایم بدنی و مسئولیت خسارت مالیه توضیح داده شده است.

انحصارات در تعاریف

همانطور که قبلا اشاره شد، بیمه گران شامل تعاریف برای محدود کردن معنای کلمات یا عبارات هستند. بنابراین، تعاریف ممکن است حاوی استثنا باشد. یک مثال کارمند تعریف شده در سیاست مسئولیت پذیری کلی ISO است. این تعریف، تمام انواع افرادی را که ممکن است به عنوان کارکنان واجد شرایط باشند، توضیح نمی دهد. در عوض، آن را به سادگی می گوید که اصطلاح کارمند شامل یک کار اجاره شده است ، اما شامل یک کارگر موقت نیست . اساسا این تعریف به عنوان محرومیت برای کارگران موقت کار می کند.

تعریف دیگری که حاوی محرومیت است، اصطلاح تعریف شده سقوط سینکول است . این اصطلاح در مالکیت تجاری ISO تعریف شده است: Causes of Loss Form. این تعریف بیان می کند که فروپاشی سینکولا شامل غرق شدن یا فروپاشی زمین به حفره های زیرزمینی ساخته شده نیست. به عبارت دیگر، فروپاشی سینکوله به معنای فروپاشی سینک های طبیعی است، نه کسانی که ساخته شده اند.

اصطلاح متداول

بیمه گران و بیمه گذاران همیشه زبان سیاسی را به همان شیوه تفسیر نمی کنند. تفسیر های مختلف می تواند منجر به اختلاف شود. وقتی یک بیمه گذار با تفسیر بیمه گر یک کلمه یا عبارت مخالفت می کند، ممکن است ادعا کند که زبان مبهم است. به طور کلی، اگر دو یا چند تفسیر منطقی داشته باشد، بیان سیاست، مبهم است.

به عنوان مثال فرض کنید یک دارنده بیمه صاحب یک ساختمان است که تحت یک سیاست مالکیت تجاری بیمه می شود . ساختمان بیمه شده آسیب دیده است. این سیاست از دست دادن یا آسیب ناشی از سقوط جلوگیری می کند، اما سقوط را تعریف نمی کند. بیمه گذار و بیمه گر مخالفت می کنند که آیا محرومیت سقوط به زیان می رسد. بیمه گر استدلال می کند که ساختمان فرو ریخته است، زیرا آن را تضعیف می کند. دارنده بیمه ادعا می کند که یک ساختمان فرو ریخته است، زیرا آن کاهش یافته است. یک دادگاه تعیین می کند که سقوط کلمه مبهم است، زیرا هر دو تفسیر بیمه گر و بیمه کننده از کلمه منطقی است.

قراردادهای چسبندگی

خط مشی های بیمه ای قراردادهای چسبندگی هستند، به این معنی که آنها فقط توسط یک طرف طراحی می شوند. بیمه گر سیاست را می نویسد و آن را به خریدار ارائه می دهد. تا زمانی که خریدار یک شرکت بسیار بزرگ است، قدرت کمی برای مذاکره در مورد شرایط سیاست دارد. اکثر خریداران بیمه تنها دو گزینه دارند. آنها می توانند سیاست بیمه گر را ارائه دهند یا می توانند آن را رد کنند.

از آنجا که بیمه گران قدرت پیش نویس سیاست زبان را دارند، دادگاه به طور کلی شرایط مزبور را به نفع بیمه گذار (در برابر بیمه گر) تفسیر می کند. به این معنی که اگر یک دارنده بیمه و یک بیمه گر در مورد معنای یک اصطلاح مخالفت کنند و این اصطلاح دارای دو یا چند تفسیر منطقی است، دادگاه به احتمال زیاد معنی را که بیمه گران به نفع خود است انتخاب می کنند.

شرایط نامشخص

در سناریو که در بالا توضیح داده شد، بیمه گر و بیمه گذار در مورد معنی یک اصطلاح نامشخص (فروپاشی) مخالفت کردند. هنگامی که یک کلمه در سیاست تعریف نشده است، چگونه دادگاه ها تصمیم می گیرند چه چیزی به معنای کلمه است؟

اولا، یک دادگاه ممکن است به حکم قبلی درباره معنی اصطلاح فکر کند. تصمیمات پیشین دادگاه (به نام سابقه) اغلب به عنوان راهنمایی برای تصمیم گیری های آینده استفاده می شود. اگر تصمیمات قبلی وجود نداشته باشد یا احکام قبلی اعمال نشود، یک دادگاه ممکن است با یک فرهنگ لغت استاندارد مشورت کند تا معنای کلمه را تعیین کند. همچنین ممکن است در نظر بگیرد که چگونه یک بیمه گذار احتمالا این کلمه را تفسیر می کند. دادگاه ها متوجه می شوند که یک خریدار بیمه معمولی ممکن است اصطلاحات بیمه را متفاوت از یک بیمه گر تغییر دهد.

اهمیت تعاریف

آیا تعاریف سیاست واقعا مهم هستند؟ خواص سیلورستین و بیمه اموال آن راه حل سختی را برای این سوال آموختند.

Silverstein Properties یک توسعه دهنده تجاری تجاری است که در شهر نیویورک مستقر است. در ماه ژوئیه سال 2001، سیلور اشتاین یک قرارداد 99 ساله را در مرکز تجارت جهانی، از جمله برج دوقلوها خریداری کرد. اموال (و هنوز) متعلق به اداره بندر نیویورک و نیوجرسی است. سیلور اشتاین به عنوان اجاره نامه مورد نیاز بیمه اموال را در ساختمان های تجارت مرکز خریداری کرد. این شرکت حدود 3.5 میلیارد دلار این ملک را بیمه کرده است. بیمه شامل یک سیاست اولیه مالکیت و بسیاری از سیاست های اضافی بود.

دو ماه به اجاره، برج های دوقلو، هنگامی که تروریست ها هواپیما ربوده شده را در ساختمان ها ربودند، نابود شدند. در زمان حملات، تنها یک بیمه گر یک سیاست را صادر کرد. بیمه گذاران باقی مانده صادرکنندگان را تأیید کرده بودند، اما هنوز در روند مذاکره قرار داشتند.

بحث جدی میان سیلوراستاین و بیمه گران آن به زودی آغاز شد. دو موضوع عمده وجود داشت. اولا، کارگزار نمیتواند مشخص کند کدام یک از دو دارایی را که بیمه گران مجبور بودند از آن استفاده کنند، ارائه می دهد: یکی از آنها توسط کارگزار یا یک فرم بیمه گر ارائه شده است. دوم، برج ها توسط هواپیما های جداگانه ضربه زده شدند. آیا حملات یک رخداد یا دو مورد را تشکیل می دهند؟ این مهم بود زیرا محدودیتهای مالکیت به طور جداگانه برای هر رخداد اعمال می شود.

فرم سیاست کارگزار عبارت «وقوع» را تعریف کرد، اما فرم بیمه گر نیست. دادگاه تصریح کرد که این دو حملات براساس تعریف وقوع آن، یک رویداد واحد تحت فرم کارگزار بود. با این حال، طبق فرم بیمه گر، این دو حمله به صورت جداگانه در نظر گرفته شدند. در نهایت، برخی از بیمه گذاران تحت خسارت تحت فرم کارگزاری پرداخت می شدند، در حالی که دیگران مجبور بودند تحت سیاست بیمه گر پرداخت کنند. سیلوراستاین حدود 4.6 میلیارد دلار پرداخت از بیمه گران دریافت کرد. اگر همه بیمه گران مجبور بودند تحت فرم سیاست بیمه گر پرداخت کنند، سیلوراستاین می توانست 7 میلیارد دلار جمع آوری کند (دو برابر خط مشی بالغ بر 3.5 میلیارد دلار).