طراحی تحقیق بازار: کاربرد نظریه شناختی

درک تفکر که انگیزه مصرف کنندگان برای خرید است

تحقیق کیفی می تواند متناسب با بسیاری از زمینه ها، روانشناسی خاص در تحقیقات بازار باشد. این یک تناسب طبیعی است، زیرا بازاریابان و تبلیغ کنندگان می خواهند بدانند چه چیزی مصرف کنندگان را به خرید محصولات خود می برد. یکی از بهترین راه های انجام این کار، شناخت فرایندهای شناختی است که منجر به تصمیم گیری خرید می شود و به نتیجه می رسد.

چگونه مردم خود را تعریف می کنند

تئوری هویت بر این است که چگونه افراد خود را تعریف می کنند و جایی که خود را در محیط قرار می دهند.

نظریه پردازان هویت در انتخاب ، آرمان، نگرانی و نیازهای افراد علاقه مند هستند. تئوری هویت کاربردهای عملی در ساخت پروفایل های مصرف کننده دارد و پایه ای برای تقسیم بندی بازار است. مردم تمایل دارند در مورد تجزیه و تحلیل رفتار خود یا نشان دادن دلایل انگیزه آنها بسیار خوب باشند. این بدان معنی است که ارائه سوالات پژوهشی به شرکت کنندگان در یک چارچوب هویت تمایل دارد پاسخ های متنوع تر، صادقانه و متفکرانه را به ارمغان بیاورد.

جعبه سیاه تفکر مصرف کننده

مصرف کنندگان در طی چند مرحله در مسیر خرید انجام می شوند . گفته می شود مصرف کنندگان از طریق یک کانال بازاریابی حرکت می کنند که نشان دهنده تعهد به خرید است. این واقعا آسان است که به حرکت مصرف کنندگان از طریق این قیف متمرکز شود بدون اینكه درک درستی از این جنبش داشته باشد. در حال توسعه پروفایل های مصرف کننده ، یک روش تحقیق بازار است که به تفکر مصرف کننده توجه دارد.

اعمال تئوری شناختی به تحقیقات کیفی کیفی می تواند برای شرکت کنندگان در تحقیق ، پاسخ های جامع تر و مناسب تر به پرسش های محققان را آسان تر کند. از آنجا که پرسش های مستقیم اغلب به پاسخ های سطحی منجر می شود، استفاده از نظریه شناختی به تحقیقات کیفی می تواند یک گفتگوی طبیعی با مصرف کنندگان ایجاد کند.

بهبود تقسیم بازار شما

دو نظریه پایه به یک رویکرد شناختی نظریهی درک و تئوری هویت است، و هر دو در پدیده شناسی مبتنی بر. پدیده شناسی مطالعه مطالعات آگاهانه است که مردم در رابطه با محیطشان دارند. تمركز پديدارشناسي تجربه اول شخص است. در تحقیقات کیفی کیفی، پدیده شناسی مبنایی برای گروه های تمرکز ، مجلات مصرفی و مصاحبه ها است. در تحقیقاتی که بر پایه فلسفه پدیده شناسی صورت می گیرد، شرکت کنندگان گزارش هایی از تجربیات خود را ارائه می دهند و در این راستا اطلاعات رله ای را که فقط در اختیار دارند دارند.

تئوری تصور از پدیده شناسی و علوم اعصاب می آید . نظریه پردازان ادراک علاقه مندند که چگونه جهان درک شده و مفهومی از مغز انسان را سازماندهی کند. هنگامی که محققان بازار از نظریه ادراک به عنوان مبنایی برای سوالاتشان استفاده می کنند، ممکن است از شرکت کنندگان تحقیق بخواهند که در مورد مراحل طبیعی پردازش اطلاعات منعکس شوند و ارتباط برقرار کنند. این مراحل توجه، تمرین، بازیابی، و رمزگذاری است.

چگونگی پردازش اطلاعات افراد

فقط در حدود هفت بیت اطلاعات می تواند در حافظه کوتاه مدت ما در هر زمان خاص ذخیره شود. مغز انسان باید اطلاعات را تمرین کند تا حافظه کوتاه مدت را حفظ کند.

هنگامی که کمی اطلاعات به اندازه کافی تمرین شده است، کمی اطلاعات به حافظه بلند مدت منتقل می شود، جایی که می توان آن را بدون تمرین مستمر بازیابی کرد. بیت های اطلاعاتی که به طور مداوم برای آنها قادر به ماندن در حافظه کوتاه مدت نیستند و یا به اندازه کافی برای حرکت به حافظه بلند مدت تمرین نکرده اند، فراموش می شوند. برای استفاده از بیت اطلاعات در حافظه بلند مدت، این بیت اطلاعات باید به حافظه کاری منتقل شود تا بتوان آنها را بازیابی کرد.

اغلب این نوع پردازش اطلاعات بدون تلاش آگاهانه و صریح ما رخ می دهد. این تنها زمانی است که اطلاعات به طور تجربی معمول ما پیچیده یا بیرونی است که ما باید تلاش کنیم که بیت های اطلاعات را حفظ کنیم . از آنجا که این فرآیندها به صورت اتوماتیک هستند، شرکت کنندگان در تحقیقات بازار ممکن است به راحتی به اندیشه و احساسات غالبا ناخودآگاه خود دسترسی نداشته باشند.

گفتم، اگر از شرکت کنندگان در تحقیقات سوال می شود، مانند: "اولین چیزی که شما در مورد محصول متوجه شدید؟" یا "با چه چیزی محصول شما را مرتبط کردید؟" آنها ممکن است بتوانند به تفکر ناخودآگاهشان عمیق بکشند.